معنی موڑا ہوا - جستجوی لغت در جدول جو
موڑا ہوا
تخت شده، پیچ خورده
ادامه...
تَخت شُدِه، پیچ خُوردِه
دیکشنری اردو به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مڑا ہوا
خمیده، پیچ خورده، منحنی
ادامه...
خَمیدِه، پیچ خُوردِه، مُنحَنی
دیکشنری اردو به فارسی
بگڑا ہوا
وخیم تر، تحریف شده
ادامه...
وَخیم تَر، تَحرِیف شُدِه
دیکشنری اردو به فارسی
ٹوٹا ہوا
شکسته، شکسته شد
ادامه...
شِکَستِه، شِکَستِه شُد
دیکشنری اردو به فارسی
مارا ہوا
کتک خورده، ضربه بزنید
ادامه...
کُتَک خُوردِه، ضَربِه بِزَنید
دیکشنری اردو به فارسی
مروڑتا ہوا
لولایی، تکان دادن
ادامه...
لُولایی، تِکان دادَن
دیکشنری اردو به فارسی
روتا ہوا
گریه کنان، گریه کردن، گریان
ادامه...
گِریِه کُنان، گِریِه کَردَن، گِریان
دیکشنری اردو به فارسی
موٹا ہونا
چاق شدن، چاق بودن
ادامه...
چاق شُدَن، چاق بودَن
دیکشنری اردو به فارسی
سڑا ہوا
فاسد، پوسیده، کپک زده، گندیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه، کَپَک زَدِه، گَندیدِه
دیکشنری اردو به فارسی
مڑاہوا
پیچیده، پیچ خورده
ادامه...
پیچیدِه، پیچ خُوردِه
دیکشنری اردو به فارسی